جداسازی پاراکوویروس انسانی از نمونه های مایع مغزی- نخاعی کودکان مبتلا به مننژیت و مننگوانسفالیت در ایران
فرنوش سرخانی مقدم 1، مصطفی قادری 2، مسعود پارسانیا 3، سید حمیدرضا مژگانی 4 ، رضا ارجمند 5
1) دانشجوی دکتری تخصصی، گروه میکروبیولوژی، دانشکده علوم و فن آوری های نوین، واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی تهران،تهران، ایران
2) استادیار، گروه میکروبیولوژی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
3) دانشیار،گروه میکروب شناسی، دانشکده پزشکی، علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4) استادیار،گروه میکروب شناسی و ویروس شناسی،دانشکده پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی البرز،کرج،ایران
5) استادیار، دپارتمان کودکان، بیمارستان امام علی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی البرز، کرج، ایران
چکیده
سابقه و هدف: پاراکوویروس های انسانی عضوی از خانواده پیکورنا ویروس ها بوده که به سرعت در حال تکامل هستند و می توانند باعث بیماری هایی شبه سپسیس / مننژیت در نوزادان شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان بروز و کمیت پاراکوویروس انسانی در160 نمونه ما یع مغزی – نخاعی در کودکان زیر 5 سال مبتال به مننژیت و مننگوانسفالیت بستری در بیمارستان امام علی کرج انجام شد .
روش بررسی : 160 نمونه ما یع مغزی – نخاعی در فاصله زمانی 12 ماه، از شهریور 98 تا مهر 99 ،از کودکان زیر 5 سال مبتلا به مننژ یت و مننگوانسفالیت بستری در بیمارستان امام علی شهر کرج جهت جداسازی HPeV با استفاده از پرایمرهایی که ناحیه ́UTR 5 ویروس را مورد هدف قرار می دهند، تهیه و تشخیص به روش Real Time PCR انجام شد .
یافته ها: از میان 160 نمونه ما یع مغزی – نخاعی ، دو مورد از نمونه ها % 25/1 برا ی پاراکوویروس مثبت گزارش شد. حداکثر بار ویروس 106×6/5 کپی / میکرولیتر مربوط به ماه آذر و در کودک دختر بیمار 5/3 ساله و حداقل بار ویروسی 104× 2/3 کپی / میکرولیتر مربوط به ماه بهمن و در کودک دختر بیمار 5 /4 ساله بود .
نتیجه گیری: در این بررسی برای اولین بار به حضور پاراکوویروس انسانی در نمونه های مایع مغزی – نخاع ی کودکان زیر 5 سال مبتلا به مننژیت و مننگوانسفالیت بستری در بیمارستان امام علی کرج پرداخته شد که دو نمونه از 160 نمونه ما یع مغزی – نخاعی مورد بررسی مثبت گزارش شد که می تواند بیانگر ارتباط بین پاراکوویروس و اختلالات عصبی باشد .
واژگان کلیدی: پاراکوویروس انسانی ، مایع مغزی – نخاعی ، مننژیت، مننگوانسفالیت .
Link:
https://tmuj.iautmu.ac.ir/article-1-2050-fa.pdf
ویروسی به نام پاراکوویروس انسانی است. عفونت های حاصل از پاراکوویروس انسانی دومین علات شایع مننژیت آسپتیک از نوع ویروسی در کودکان است (2) . البته مننژیت آسپتیک اغلب توسط انتروویروس ها و پاراکوویروس های انسانی و گاهی توسط هرپس سیمپلکس ویروس های تیپ 1 و 2 واریسلازوستر ویروس، آدنوویروس، رینوویروس، اپشتین بار ویروس، سایتومگالوویروس، ویروس HIV و ویروس اوریون هم می تواند ایجاد شود. ما در این پژوهش به بررسی مننژیت آسپتیک ناشی از پاراکوویروس پرداختیم. عفونت های ناشی از پاراکوویروس ها عمدتا در نوزادان زیر 90 روز دیده میشوند. تظاهرات بالینی شامل انسفالیت، مننژیت، میوکاردیت و سپسیس است که میتواند منجر به عواقب جدی در رشد عصبی نوزادان شود (2). ویریون پاراکوویروس انسانی قطر 28 نانومتر دارد و یک ژنوم ssRNA با سنس مثبت به طول تقریبا 7300 نوکلئوتید دارد (3). کپسید پاراکوویرس های انسانی متشکل از 60 پروتومر تشکیل شده از سه پروتئین غیر مشابه شامل پروتئین های 0VP، 1VPو 3VP است. پاراکوویرو سهای انسانی نخستین بار شامل دو ویروس متفاوت بودند که در سال 1956 به عنوان اکوویروس های 22 و 23 در جنس انتروویروس از خانواده پیکورناویریده شناخته می شدند (4). بر اساس بررسی فیلوژنیک ناحیه کد کننده مربوط به پروتئین 1VP، 19 تیپ از پاراکوویروس های انسانی در گونه پاراکوویروس A، چهار تیپ در گونه ی پاراکوویروس B و ژنوتیپ های 1 تا 4 در گروه ویروسهای آلوده کننده جوندگان قرار دارند. پاراکوویروس انسانی تیپ 1 و 2 در حقیقت همان ویروس هایی هستند که در سال 1956 به عنوان اکوویروسهای 22 و 23 معرفی شده بودند (5و6). پاراکوویروس انسانی اغلب باعث گاستروانتریت و عفونتهای دستگاه تنفسی در نوزادان و گاهی در بالغین و بزرگسالان می شود (7و8). در نوزادان این ویروس اغلب با درگیری سیستم عصبی مرکزی و علائمی مشابه سپسیس همراه است که تشخیص آن از سپسیس باکتریایی مشکل است (9و11). در کودکان بیمار، پاراکوویروس های تیپ 1 و 2 سبب بیماری های گاستروانتریتی و تنفسی خفیف می شوند، ولی گاهی بیماری های وخیم تر شامل میوکاردیت، انسفالیت، پنومونی، فلج شل حاد، مننژیت، عفونت کشنده نوزادان و سندرم ری گزارش شده است. پاراکوویروس انسانی تیپ 3 نه تنها بیماری های گاستروانتریتی و تنفسی خفیف ایجاد می کند، بلکه همچنین می تواند بیماری های شدیدی مانند بیماری شبه سپسیس و شرایطی که سیستم اعصاب مرکزی را درگیر می کند ایجاد کند. پاراکوویروسهای انسانی تیپ 4 تا 8 بیماری های شبیه به پاراکوویروسهای انسانی تیپ 1 و 3 را ایجاد می کنند. پاراکوویروس های انسانی 9 تا 16 به نظر می رسند گاه به ندرت در انسان ایجاد بیماری کنند. پاراکوویروس های انسانی 1 و 3 دارای شیوع های اجتماعی و بیمارستانی هستند. در بین پاراکوویروس های انسانی، ژنوتیپ 1 غالب ترین ژنوتیپ یافت شده است (12). در یک مطالعه در ژاپن شیوع پاراکوویروس انسانی تیپ 3 اغلب مرتبط با میالژیا هر دو تا سه سال در طی ماه های تابستان نشان داده شد. در مطالعه دیگر از همین کشور در یک منطقه دیگر یک سندروم شبیه به سپسیس و انسفالیت را در نوزادان با سن کمتر از 4 ماه در تابستان نشان داد (14-12).
Rahimi و همکارانش در سال 2013 به بررسی ارتباط بین پاراکوویروس انسانی با مننژیت آسپتیک و بیماری شبیه به سپسیس، پس از استخراج RNA از 148 نمونه مایع مغزی نخاعی از کودکان زیر 8 سال پرداختند (15). بنابراین، با توجه به اهمیت پاراکوویروس انسانی در ایجاد گاستروانتریت و فلج شل حاد و به دلیل فقدان سابقه تحقیقاتی برای بررسی وجود این ویروس در نمونه های (مایع مغزی- نخاعی) کودکان مبتلا به مننژیت و مننگوانسفالیت در شهر کرج بر آن شدیم تا حضور این ویروس را برای اولین بار در نمونه های مایع مغزی- نخاعی کودکان مبتلا به مننژیت و مننگوانسفالیت بستری در بیمارستان امام علی کرج بررسی کنیم.
مواد و روش ها
نمونه گیری
در مجموع 160 نمونه مایع مغاز ی- نخاعی در طول 12 ماه از شهریور 98 تا مهرماه 99 ، از کودکان زیر 5 سال مبتلا به مننژیت آسپتیک و مننگواسفالیت بستری در بیمارستان امام علی کرج با کد اخلاق به شماره ی IR.IAU.PS.REC.1399.059تهیه شد.
نمونه ها در پک یخ حمل و به آزمایشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج جهت بررسی منتقل شدند و تا زمان استفاده در فریزر -80 درجه نگهداری شدند.
استخراج RNA
ژنوم RNA ویروسی از 200 میکرولیتر نمونه ی مایع مغزی- نخاعی توسط کیت استخراج Biofact ساخت کشور کره و بر اساس پروتوکل درون کیت استخراج شد. ابتدا 200 میکرولیتر نمونه و 200 میکرولیتر بافر PB به همراه 10 میکرولیتر پروتئاز K و 2 میکرولیتر Carrier درون یک میکروتیوب ریخته شد. سپس مخلوط به مدت 10 دقیقه در Hot plate در دمای 56 درجه ی سانتیگراد قرار گرفت. در ادامه 200 میکرولیتر ایزوپروپانول به مخلوط درون تیوب اضافه شده و سپس با ورتکس میکس شد. درر مرحله ی بعد تیوب های 5/1 میلی لیتری درون سانتریفیوژ به مدت 1 دقیقه در دور 12000 قرار گرفت. بعد از آن ستون های استخراج درون ویال های جدید قرار گرفته و مایع رویی حاصل از سانتریفیوژ توسط سمپلر به درون ستون ها منتقل شدند. در مرحله ی بعدی 500 میکرولیتر از محلول شستشوی IRB به محلول درون ستون افزوده شده و سپس 500 میکرولیتر محلول شستشوی WB به محلول درون ستون اضافه شد. در مرحله ی بعد ستون های همراه تیوب درون سانتریفیوژ به مدت 10 دقیقه در دور 12000 قرار گرفته و در نهایت محلول زیری ستون دور ریخته شد، در ادامه افزودن دوباره ی 500 میکرولیتر محلول شستشوی WB به درون ستون انجام گرفت و بعد از آن ستون همراه تیوب زیر آن درون سانتریفیوژ به مدت 2 دقیقه در دور 13000 قرار گرفت. سپس 1 میکرولیتر بافر شستشوی EB در Hot plate با دمای 56 درجه ی سانتیگراد به مدت 3 دقیقه قرار داده شد و بعد از آن 50 میکرولیتر بافر EB درون ستون اضافه شد و در نهایت ستون همراه تیوب در دمای محیط به مدت 2 دقیقه قرار گرفته و سپس 2 دقیقه با دور 12000 سانتریفیوژ شد. در آخرین مرحله مایع درون تیوب استریل زیر ستون، حاوی RNA استخراج شده جهت ادامه ی کار بود.
سنتز cDNA
جهت سنتز cDNA از RNA استخراج شده از کیت سنتز cDNA از برند Biofact ساخت کشور کره و بر اساس پروتوکل درون کیت استفاده شد: ایتدا 10 میکرولیتر RNA استخراج شده در دمای محیط به درون استریپ های کیت سنتز حاوی (M 1/0RTase reaction buffer X10 ، Hyper Script RTase، dtt RNase Inhibitor ، dNTPs ، dNTPs, RNase inhibitor) افزوده شد . سپس در دمای 80 درجه سانتیگرا د به مدت 5 دقیقه انکوبه و بعد ا ز آن درون یخ به مدت 1 دقیقه قرار داده شد. در نهایت در دمای 42 درجه به مدت 60 دقیقه و سپس 85 درجه به مدت 5 دقیقه ( جهت غیر فعال شدن آنزیم RT ) درون دستگاه ترموسایکلر قرار گرفت تا cDNA سنتز شود.
انجام Real-time PCR ( روش سنجش qPCR )
qPCR به روش سایبرگرین با استفاده از پرایمرهای Reverse و Forward برای تکثیر ناحیه یUTR ́5 ژنوم پاراکوویروس انسانی، جهت تشخیص این ویروس در نمونه ها انجام شد ( جدول1).
در این بررسی کنترل مثبت، پلاسمید DNA سنتز شده دارای سکانس های ویروسی هر کدام از دو نمونه ی پاراکوویروس با لود 107-101 کپی / واکنش همراه با آب مقطر و مستر میکس و پرایمرهای F و R با حجم نهایی 25 میکرولیتر بود.کنترل منفی نیز شامل پرایمرهای F و R همراه با آب مقطر و مسترمیکس با حجم نهایی 25 میکرولیتر بود.
نمونه های مورد بررسی شامل 75/0 میکرولیتر از هر کدام از پرایمرهای F و R به علاوه 5/12 میکرولیتر مسترمیکس Real-Time به همراه 6 میکرولیتر آب مقطر و 5 میکرولیتر cDNA و در نهایت با حجم نهایی 25 میکرولیتر بود.
هر کدام از مراحل جدول 2 در 40 سیکل تکرار شدند. همه ی نمونه ها به جز کنترل منفی توسط یک شاخص به نام CT توصیف می شوند.
منحنی های استاندارد C بر اساس میانگین آستانه هر واکنش در مقابل تعداد کپی های پلاسمید بر حجم واکنش توصیف شدند. مجموعه ی پرایمرها توانستند DNA پلاسمید را در رقت 101 تا 107 کپی بر خحم واکنش، تکثیر کنند ( شکل1).
ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ CT ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ log ۱۰ ﻛﭙـﻲ ﮊﻧﻮﻡ ﻭﻳﺮﻭﺳﻲ ﺑﺮ ﺣﺠﻢ ﻭﺍﻛﻨﺶ، ﺑﺎ ﺷﻴﺐ ﻣﻨﺤﻨـﻲ ۰/۹۹ ﻭ efficacy ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ۱ ﺑﻮﺩ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻨﺤﻨﻲ ﺫﻭﺏ ﺟﻬﺖ ﺍﺭﺯﻳـﺎﺑﻲ ﻭﻳﮋﮔـﻲ Real-time PCR ، ﻫﺮ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻳﻚ ﭘﻴـﻚ ﻭﺍﺣـﺪ ﺷـﺎﺭﭖ بود و همه نمونه های مثبت، همپوشانی داشته و دمای ذوب یکسانی را نشان دادند ( شکل1).
ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ
ﺗﺸﺨﻴﺺ RNA ﮊﻧﻮﻣﻲ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺍﺯ ۱۶۰ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ۲ ، ﻣﻮﺭﺩ
% 25/1از ﻧﻈﺮ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ (ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ۹۰ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ) ﺑﺎ ﺳﻦﻫﺎﻱ 5/3 ﺳﺎﻝ ﻭ 5/4 ﺳﺎﻝ ﻭ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺳﻨﻲ ۴ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﻭﻳﺮﻭﺳﻲ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺤﻨﻲ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻏﻠﻈﺖ RNA ﮊﻧﻮﻣﻲ ﻭﻳﺮﻭﺳﻲ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺍﺯ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺑﺎﺭ ﻭﻳﺮﻭﺱ 106×6/5 ﻛﭙﻲ/ ﻣﻴﻜﺮﻭﻟﻴﺘﺮ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﺫﺭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻙ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﺎ 5/3 ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﻭ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﺎﺭ ﻭﻳﺮﻭﺳﻲ 104×2/3 ﻛﭙﻲ/ ﻣﻴﻜﺮﻭﻟﻴﺘﺮ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻙ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﺎ 5/4 ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺑﻮﺩ .
ﻋﻼﺋﻢ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ
ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻛﻮﺩﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﺁﺳﭙﺘﻴﻚ ﻭ ﺁﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ ﺑﺴﺘﺮی ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻋﻼﺋﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﺎ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺐ، ﻣﻴﻮﻛﺎﺭﺩﻳﺖ ﮔﺎﺳﺘﺮﻳﺖ، ﺍﻧﺘﺮﻭﻛﻮﻟﻴﺖ ﻧﻜﺮﻭﺯﺍﻥ، ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻗﻠﺐ، ﺗﺸﻨﺞ، ﺳﺮ ﺩﺭﺩ، ﺧﺴﺘﮕﻲ ﻣﻔﺮﻁ، ﺭﺍﺵ، ﺳﻔﺘﻲ ﮔﺮﺩﻥ، ﻟﻨﻔﺎﺩﻧﻮﭘﺎﺗﻲ ﻭ ﺳﻨﺪﺭﻡ ﺭﻱ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻋﻼﺋﻢ ﺷﺎﻣﻞ تب، سردرد، استفراغ، خستگی مفرط، سفتی گردن و تشنج بود.
بحث
ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﭘﻴﻜﻮﺭﻧﺎﻭﻳﺮﻳﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 29 ﺗﻴﭗ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻓﻴﻠﻮﮊﻧﺘﻴﻚ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻛﺪﮔﺬﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﻧﺎﺣﻴﻪ 1 VPﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪﻱ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻛﺜﺮ ﮔﺰﺍﺭﺷﺎﺕ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪﻩ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻴﭗ 8 – 1ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ، ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻴﭗﻫﺎﻱ ۴ ،۲ ،۱ ﻭ ،۸ ﻋﻤﺪﺗﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﻫﺎﻱ ﺧﻔﻴﻒ ﮔﻮﺍﺭﺷﻲ ﻳﺎ ﺗﻨﻔﺴﻲ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﻲ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﻫﺎﻱ ﺟﺪﻱﺗﺮﻱ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻴﻮﻛﺎﺭﺩﻳﺖ، ﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ، ﺫﺍﺕﺍﻟﺮﻳﻪ، ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ، ﻓﻠﺞ ﺷﻞ ﺣﺎﺩ، ﺳﻨﺪﺭﻡ ﺭﻱ ﻭ ﻋﻔﻮﻧﺖﻫﺎﻱ ﻛﺸﻨﺪﻩ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻴﭗ ۳ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺷﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﺑﺎ ﺳﻦ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﭙﺴﻴﺲ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻄﻲ ﻛﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﻲ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﺭﺍ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ، ﺣﺴﺎﺱﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ Real-time PCR ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺪﻓﻮﻉ، ﺳﻮﺍﺏﻫﺎﻱ ﺗﻨﻔﺴﻲ، ﺧﻮﻥ ﻭ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ، ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﻫﺎﻱ ﻋﻔﻮﻧﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺳﻨﺠﺶﻫﺎﻱ ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲﻫﺎﻱ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻲ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ .(۱۴ ،۹ ،۵) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ۱۶۰ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺯﻳﺮ ۵ ﺳﺎﻝ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﺁﺳﭙﺘﻴﻚ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﺷﻬﺮ ﻛﺮﺝ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ ۹۸ ﺗﺎ ﻣﻬﺮ ۹۹ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﭘﺮﺍﻳﻤﺮﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﺣﻴﻪ UTŔ5 پاﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻗﺒﻼً ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺭﻭﺵ RT-qPCR ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .(۱۷ ،۹ ،۴) ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﻃﻴﻒ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻋﻔﻮﻧﺖﻫﺎﻱ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻭ ﮊﻧﻮﺗﻴﭗﻫﺎﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﮔﺎﺳﺘﺮﻭﺍﻧﺘﺮﻳﺖ ﺩﺭ ﻛﻞ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ۱/۶ ﺗﺎ ۲۴/۹ ﺩﺭﺻﺪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (10).
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﺰﺍﺭﺷﻲ ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ – ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﺁﺳﭙﺘﻴﻚ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻛﺮﺝ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﺷﺪﻳﻢ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﺁﺳﭙﺘﻴﻚ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻋﻔﻮﻧﻲ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﺝ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﻢ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺑﺮﻭﺯ ﭘﺎﺭﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮ ﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ 25/1 ﺩﺭﺻﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﻗﺒﻠﻲ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮊﺍﭘﻦ، ﻫﻠﻨﺪ، ﺍﻳﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ، ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻥ، ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﻣﺪﻓﻮﻉ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻓﻠﺞ ﺷﻞ ﺣﺎﺩ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩ .(۱۱) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻟﻮﺩ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ 106×6/5 ﻛﭙﻲ/ ﻣﻴﻜﺮﻭﻟﻴﺘﺮ ﻭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﺁﺫﺭ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻙ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﺎ 5/3ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻟﻮﺩ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻠﻨﺪ (ﺁﻣﺴﺘﺮﺩﺍﻡ) ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩ .(۱۳) ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻟﻮﺩ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ 104×2/3 ﻛﭙﻲ/ ﻣﻴﻜﺮﻭﻟﻴﺘﺮ ﻭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﺑﻬﻤﻦ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻙ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﺎ 5/4 ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ، ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻛﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ۱۶۰ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺯﻳﺮ ۵ ﺳﺎﻝ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﻴﻮﻉ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻋﻔﻮﻧﺖ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺟﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺷﺖ. (16)
Kadambar ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺟﻮﻻﻱ ۲۰۱۴ ﺗﺎ ﺟﻮﻻﻱ ۲۰۱۹ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ۷۰۳ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺗﺐﺩﺍﺭ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ۳۵ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻛﻪ ۳۵ ﻧﻤﻮﻧﻪ %۴ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ (% 25/1) ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﺖ ﻋﺪﻡ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ.(2)
Wolthers ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﺎﻝ ۲۰۰۴ ﺗﺎ ۲۰۰۶ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ۷۱۶ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺮﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻙ ﺯﻳﺮ ۶ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ Real- time PCR ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ۳۳ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻛﻪ (% 6/4) ۳۳ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ (% 25/1) ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺪﺕ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ Wolthers ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻧﺶ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮﻱ ۲ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ۱ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ .(17)
Chakrabarti ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺪﺕ ۴ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺯﻳﺮ ۵ ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﻼﺋﻤﻲ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺳﭙﺴﻴﺲ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ (% 5/78) ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺭﺻﺪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ – ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ (% 5/78) ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ % 25/1 ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺯﻳﺮ ۵ ﺳﺎﻝ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﻋﺪﻡ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ Chakrabarti ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ۴ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺎ ۱ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩﺍﻱ
ﺩﺭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ .(۱۸)
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﺪﻓﻮﻋﻲ-ﺩﻫﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﺑﺎ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﭘﻴﻜﻮﺭﻧﺎﻭﻳﺮﻳﺪﻩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻳﻦ خانواده از جمله Aichivirus, Salivirus, Saffoldvirus ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮﻱ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻﻱ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﺳﺮﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺁﺏ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻄﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺷﺪﻳﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺎﺭﺍﻛﻮﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﺁﺳﭙﺘﻴﻚ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﺝ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﻢ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ RNA ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ ﺩﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺷﻮﺩ، ﻧﺎﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﻭﻳﺮﻭﺱﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺩﻣﺎﻳﻲ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺪﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﻚ ﻳﺦ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ 80 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﻳﺎ ﻋﺪﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﺮﻳﺰﺭ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺭﻓﺘﻦ ﮊﻧﻮﻡ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻨﻔﻲ ﻛﺎﺫﺏ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﻗﻴﻖ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻭ ﻧﮕﺪﺍﺭﻱ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻫﻤﺮﺍه ﺑﺎﺷﺪ.
از طرفی بنابر نتایج ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺗﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﺭﺳﻲﻫﺎﻱ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻧﮕﺮ ﻭ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ، ﺷﺎﻣﻞ:
1) ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻴﺮﺩ.
2) برای انجام Real-time PCR به جای سایبر گریناز پروب های taqman هم استفاده شود تا تفاوت اثر این دو ﺭﻭﺵ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺷﻮﺩ.
3) ﺣﻀﻮﺭ ﺳﻪ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ، ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺑﺨﺶ ﻋﻔﻮﻧﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ، ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻛﺮﺝ ﻫﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﺩﺩ.
4) ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﻈﺮ ﻛﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﺳﺎﻟﻲ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﺎﻳﻊ مغزی – ﻧﺨﺎﻋﻲ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺯﻳﺮ 5 سال مبتلا به فلج شل حاد ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ، ﺩﺭﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲﻫﺎﻱ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻴﺮﺩ.
5) ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﻭﻳﺮﻭﺱ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻓﻮﻉ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﻳﻊ ﻣﻐﺰﻱ- ﻧﺨﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﺴﺖﻫﺎﻱ ﺭﻭﺗﻴﻦ ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻫﺎﻱ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻓﻠﺞ ﺷﻞ ﺣﺎﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻨﻨﮋﻳﺖ ﻭ ﻣﻨﻨﮕﻮﺍﻧﺴﻔﺎﻟﻴﺖ، ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﺎﻛﺘﺮﻳﺎﻳﻲ ﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﭘﻮﻟﻴﻮﻳﻲ، ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ.