Laboratory Workup of Irregular Menses
مقدمه
ارزیابی آزمایشگاهی اختلالات قاعدگی: قطع قاعدگی یا آمنوره که به عدم خونریزی قاعدگی اطلاق میشود به دو شکل اولیه(زنانی که اصلاً قاعده نمیشوند) و ثانویه( قاعدگی به صورت نامنظم آغاز و سپس متوقف میشود) بروز مییابد.
آمنوره اولیه، عدم قاعدگی تا سن 16 سالگی بدون توجه به ظهور یا عدم ظهور صفات ثانویه جنسی، یا عدم قاعدگی تا سن 14 سالگی مشروط بر عدم رشد پستان، اطلاق میشود. سندورم ترنر (X کاریوتایپ) یا عدم تکامل کامل گنادها (XX کاریوتایپ یا XY کاریوتایپ)، بیرشدی مجاری مولرین و نشانگان عدم حساسیت به آندروژنها به ترتیب سه علت شایع آمنوره اولیه هستند. به این موارد میتوان کمبود آنزیم 17-آالفاهیدروکسیلاز، که فرم نادری از هایپرپلازی مادرزادی آدرنال (CAH) محسوب میشود و سندورم تخمدان مقاوم را نیز افزود.
آمنوره ثانویه طبق تعریف عدم قاعدگی به مدت 6 ماه در زنانی است، که درجاتی از خونریزی واژینال را درگذشته تجربه کردهاند. اولیگومنوره، به قاعدگی کمتر از 8 بار در سال اطلاق میشود. به جز استثنائاتی چند، آمنوره اولیه وثانویه اغلب با یکدیگر همپوشانی دارند.
ارزیابی آزمایشگاهی آمنوره اولیه
در صورت مشاهده تأخیر در بلوغ دختران اولین گام سنجش گونادوتروپینهای LH و FSH است. کاهش گونادوتروپینها نشانۀ نارسایی هیپوفیز و افزایش آن نشانۀ کمکاری غدد جنسی یا هایپوگونادیسم است. در صورت نارسایی هیپوفیز آزمایشهای ارزیابی هیپوفیز و رادیوگرافی هیپوفیز کمک زیادی به تشخیص میکند. با مشاهده کمکاری غدد جنسی، تعیین آرایه کروموزومی اولین قدم است. دختران با جثه کوچک، بدون سندروم ترنر، اما دچار آمنوره اولیه ممکن است دچار نقایصی در ترشح ، یا جریان یافتن رو به خارج هورمونهای هیپوفیزی باشند.
مشاهدۀ پروژسترون بیش از ng/mL 300، 17-هیدراکسی پروژسترون کمتر ازng/mL20، هایپوآلدوسترونمی و افزایش 11-دزاکسی کورتیکواسترون همزمان در فرد تشخیص کمبود آنزیم 17-آلفاهیدروکسیلاز را تأیید میکند. به علاوه این افراد تستوسترون ، استرادیول و DHEA-S پایینی نیز دارند. در این افراد متعاقب تست تحریک ACTH، غلظت پروژسترون به میزان چشمگیری افزایش یافته، اما تغییری در غلظت 17-OH-PRG ایجاد نمیشود.
ارزیابی آزمایشگاهی آمنوره ثانویه
حاملگی مهمترین علت آمنوره ثانویه است. افزایش غلظت پرولاکتین بنا به علل درمانزایی(Iathrogenic) یا تومور هیپوفیز را میتوان دومین علت آمنوره یا اولیگومنوره دانست. اینطور به نظر میرسد که غلظت بالای پرولاکتین با ترشح موجیِ هورمونهای آزادکننده گونادوتروپین هیپوفیزی تداخل کرده و باعث نقصان ترشح FSH و LH و نامنظمی قاعدگی میشود.
همیشه همراه با ارزیابی هایپرپرولاکتینمی، احتمال وجود کمکاری تیروئید را بررسی و قبل از هرگونه اقدام به درمان هایپرپرولاکتینمی، آن را اصلاح کنید. بیشتر اوقات اصلاح هایپوتیروئیدیسم، مقادیر پرولاکتین را به دامنه مرجع بازمیگرداند. از طرف دیگر هر دو کمکاری و پرکاری تیروئید از طریق تداخل در متابولیسم و برهمتبدیل(Interconversion) محیطی آندروژنها به استروژنها ، بالقوه قادر به القاء آمنوره میباشد. کاهش همزمان هورمونهای تیروئیدی و تیروتروپین نشانۀ کمکاری تیروئید ثانویه است. بهترین رویکرد عملی درمان آمنوره، طبقهبندی بیماران به دو گروه تولید طبیعی استروژن و نقص در تولید استروژن،است .
نارسایی اولیه تخمدان (Primary Ovary insufficiency: POI) عدم توانایی تخمدان در تولید استروژن است، که در هر سن باروری محتمل است. اولین اقدام در مواجهه با بیمار کمتر از 25 سال،و قدی کمتر از 150 سانتیمتر، تعیین آرایه کروموزومی است. کمبود استروژن با نشانههای گرگرفتگی و غلظت بالای گونادوتروپینها، همراه است. ، تخریب اتوایمیون تخمدانها، تخمدان برداری، زوال(degeneration) تخمدان ناشی از کیست، تروما، عفونت، گالاکتوزمی، خونرسانی ناقص تخمدانها،پرتودرمانی و شیمی درمانی و مقاومت به آندروژنها نیز می تواند به نارسایی تخمدان منجر گردد. نارسایی تخمدان میتواند ثانویه و ناشی از نقصان عملکرد هیپوفیز باشد(سندروم شیهان).
در ارزیابی آزمایشگاهی آمنوره، رویکرد اولیه اخذ تاریخچه و معاینه فیزیکی، مسیرهای بعدی تشخیص راتعیین میکند، به عنوان مثال وجود گالاکتوره، هایپرپرولاکتینمی، گرفتگی صدا،ریزش مو، حساسیت به سرما، یبوست، اختلال حافظه، ضعف و افزایش اخیر وزن، هایپوتیروئیدیسم، تپش قلب، هایپرتیروئیدیسم و ورزش سنگین هایپر آندروژنمی را مطرح میکند.
سنجش کورتیزول ادرار 24 ساعته در صورت وجود علائم کوشینگ، یاتصویربرداری، در صورت مشاهدۀ علائم هیپوفیزی کمککننده است . آزمون چالش پروژسترون به عنوان ارزیابی عملکردی وضعیت نسبی استروژن، ممکن است انجام شود. در این چالش درمان با پروژستین(مدراکسی پروژسترون خوراکی یا امولسیون روغنی پروژسترون تزریقی) ابتداباعث قطع خونریزی و سپس خونریزی یک هفته بعد از قطع دارو میشود.
مقادیر بالای FSH(FSH>50 IU/L) نشانه نارسایی تخمدان در زنان زیر 40 سال است. همچنین اتیولوژی اتوایمیون نیز علت نسبتاً شایعی برای نارسایی تخمدان در این زنان است.
هایپرپلازی مادرزادی آدرنال(CAH) شروعشوندهدر بلوغ، وابسته به کورتیکوتروپین، یا سندورم تخمدان پلیکیستیک(PCOS) میتواند علت هایپرآندروژنمی باشد. در CAH با افزایش 17-هیدراکسی پروژسترون مواجه هستیم. گاهی اوقات تومور آدرنال که با افزایش DHEAS نیز همراه است میتواند علت آمنوره باشد.
PCOS با نازایی، پرمویی، چاقی و درجاتی از اختلالات قاعدگی از آمنوره کامل تا بینظمی قاعدگی، همراه است. مقاومت به انسولین، و بالنتیجه شیوع بالای دیابت و بیماریهای عروق کرونر، استعداد ابتلای بیشتر به سرطان اندومتر ناشی ازتماس مزمن با استروژن، از عوارض ثانویه PCOS است. درواقع نامگذاری PCOS یک نامگذاری نادرست است، چرا که تخمدان نه با کیست، که با فولیکول پوشیده شده است!
مطابق با معیارروتردام(Rotterdom Criteria)، در صورت وجود سه یافتۀ هایپرآندروژنمی(افزایش تستوسترون و آندروستندیون)،تخمدان پلی کیستیک و آمنوره، PCOS تأیید میگردد. علاوه بر این نسبت LH/FSH در این افراد بالا میرود، ولی به عنوان معیار تشخیصی توصیه نمیشود. برخی پژوهشها از ارتباط بین هورمون لپتین، مترشحه توسط آدیپوسیتها با PCOS حکایت دارند.
آزمایشگاه پاتوبیولوژی گوهردشت و اختلالات قاعدگی
آزمایشهای مختلف هورمونی پنل اختلالات قاعدگی در آزمایشگاه پاتوبیولوژی و ژنتیک پزشکی گوهردشت، بر روی سه پلتفرم Cobas e411 analyzer) ساخت کشور سوئیس و Immulite 2000 XPI Immunoassay system ساخت کشور آلمان و VIDAS® Immunoassay Diagnostic system) ساخت کشور فرانسه صورت میگیرد.
آزمایشها پنل تیروئید، پرولاکتین، AMH، استرادیول(E2) به کمک سیستم کوباس و براساس اصول الکتروکمیلومینسانس که در حال حاضر بالاترین حساسیت و اختصاصیت آنالیتیک را در بین پلتفرمهای مختلف ایمونواسی در جهان دارد، و آزمایشهای تستوسترون، آندروستندیون و DHEA-S بر روی پلتفرم ایمولایت و براساس اصول انالیتیک کمیلومینسانس و آزمایش پروژسترون بر روی پلتفرم وایداس و براساس اصول ELFA(Enzyme Linked Fluorescence Assay) انجام میپذیرد.
این اصول ضمن برخورداری از دقت( تکرارپذیری بالا دراندازهگیریها) از حساسیت آنالیتیک(تفکیکپذیری غلظتهای مختلف)بالایی نیز برخوردار هستندو قادرند تغییرات ناچیز در حد پیکوگرم از هورمونهای یادشده را به راحتی تعیین کنند و این خصوصیت پایش درمان را در مبتلایان، با دقت بسیار بالایی همراه کردهاست. علاوه بر این، غلظت اندازهگیری شده با این روشها دارای قابلیت ردیابی به به مراجع معتبر بینالمللی (خصوصیتی موسوم به ردیابپذیری اندازهشناختی یا Metrological Traceability)میباشد. با کمک این خصوصیت میتوان نتایج مختلف بدست آمده از یک بیمار را در زمانهای مختلف و با روشهای معتبر، با یکدیگر مقایسه کرد.
ماکروپرولاکتینمی
گاهی اوقات از ترکیب پرولاکتین با پروتئینهای سرم به ویژه ایمونوگلوبولینها ترکیباتی از پرولاکتین تولید میشود که پرولاکتین بزرگ(Big PRL) یا خیلی بزرگ(Big Big PRL) موسومند، و به دلیل اندازه بزرگشان قادر به عبور از عروق نیستند، فلذا فعالیت بیولوژیک ندارند. علیرغم مشاهدۀ مقادیر بالایی از پرولاکتین در سرم این افراد، علائم هایپروپرولاکتینمی (گالاکتوره، آمنوره، خشکی واژن، مقاربت دردناک) در این افراد دیده نمیشود. ارزیابی ماکروپرولاکتینمی در آزمایشگاه پاتوبیولوژی و ژنتیک پزشکی گوهردشت، پس از رسوب دادن ماکروپرولاکتین به کمک پلی اتیلن گلایکول و سپس سنجش پرولاکتین فعال بیولوژیک صورت میگیرد. ترسیب بیش از 60 درصد پرولاکتین یا ریکاوری کمتر از 40 درصد نشانه غلبه فرم ماکروپرولاکتین است.