اسید اوریک خون یا اورات(2، 6، 8-تری اکسی پورین) خون Blood uric Acid or Urate (2,6,8 trioxypurine)
هدف و کاربرد:
سنجش اسید اوریک سرم و ادرار دو آزمایشی است که در تشخیص و پایش درمان نقرس اهمیت زیادی دارند.
اسیداوریک ماده نهایی کاتابولیسم بازهای پورین آدنین و گوانین و هیپوگزانتین بوده و مستمراً طی تخریب RNA و DNA یا از کاتابولیسم بازهای پورین موجود در مواد غذایی تولید میشود. در انسان اسید اوریک فراتر از این، متابولیزه نشده و بدون تغییر در ادار دفع میشود. اسیداوریک به طور کامل در گلومرولها فیلتره شده و به طور کامل نیز بازجذب میشود. قسمت اعظم اسیداوریک دفعی(80 تا 86 درصد) حاصل ترشح فعال توبولار در توبولهای درهمپیچیده دور و نزدیک(دیستال و پروگزیمال) است.
هرچه ادرار قلیاییتر شود، اسیداوریک بیشتری دفع میشود، زیرا درصد مولکولهای اسید اوریک یونیزه افزایش مییابد، و بالعکس هرچه ادرار اسیدیتر شود، به دلیل افزایش بازجذب اسیداوریک در توبولهای پروگزیمال، دفع ادراری آن کم میشود.
در پلاسما و در دمای طبیعی بدن، غلظت اشباع فیزیکوشیمیایی اسیداوریک، حدود 7 میلیگرم در دسیلیتر است. هرچند پلاسما میتواند تا غلظت mg/dL 12 اسیداوریک نیز فرا اشباع شود. در افراد فاقد نقرس و با عملکرد طبیعی کلیه، دفع ادراری اسیداوریک، در صورت رسیدن غلظت اسیداوریک سرم/پلاسما به بیش از mg/dL 11، افزایش چشمگیری یافته و حتی به mg/24 h 1000 نیز میرسد.
آمادهسازی بیمار:
8 ساعت ناشتایی برای انجام آزمایش اسید اوریک توصیه میشود.
روش اندازهگیری در آزمایشگاه گوهردشت:
روش آنزیماتیک-کالریمتری
کاربرد بالینی:
هرگاه میزان اسیداوریک سرم از حد بالایی دامنه مرجع فراتر رود، تشخیص بیوشیمیایی هایپراوریسمی(افزایش اسیداوریک خون) داده میشود. هایپراوریسمی یا از تولید بیش از اندازۀ اسیداوریک یا از دفع ادراری ناکافی اسیداوریک حادث میشود. هرگاه عوامل خاص مولد هایپراوریسمی ناشناخته باشد، هایپراوریسمی اولیه خوانه میشود، اما با شناخت عامل، هایپراوریسمی ثانویه نامیده میشود.
هرگاه اورات سرم فراتر از دامنۀ مرجع باشد، آرتریت نقرسی، سنگهای کلیوی، نفروپاتی اورات و تجمع زیرپوستی بلورهای اورات افزایش مییابد. معذالک بیشتر بیماران هایپراوریسمی، بدون علامت هستند. در موارد افزایش اسیداوریک ، ابتدا باید وجود یک پاسخ کاذب ناشی از حضور برخی عوامل خارجی رد شود. از نظر بالینی، دخالت هایپراوریسمی در ایجاد نقص در عمکرد کلیه چندان متداول نیست، مگر اینکه سایر علل نفروپاتی و احتمال نفروپاتی ناشی از سندروم لیز تومور(حالتی که با آزادشدن مقادیر بسیار بالای اسیداوریک همراه است)، رد شود.
معذالک استمرار طولانی مدت اسیداوریک بالا( بیش از mg/dL 13 در مردان و بیش از mg/dL 10 در زنان)، فرد را درمعرض نارسایی کلیوی قرار میدهد. مطالعات اخیر کاستن از مقدار اسیداوریک را در آهسته کردن روند آسیب کلیه، و کاستن خطر سکته قلبی و بهبود مقاومت به انسولین مؤثر نشان داده است.
از جمله عوامل برونزا(اگزوژن) مولد هایپراوریسمی بسیاری از داروها هستند، داروها طی دو سازوکار هایپراوریسمی را ایجاد میکنند. اول: داروها باعث کاهش دفع ادراری اسیداوریک، از طریق القاء نارسایی کلیوی یا رقابت با اسیداوریک در ترشح توبولار میگردند. دوم: تخریب سریع حجم وسیعی از سلولها به کمک داروهای ضدسرطانی که در درمان لوسمیها و لنفومها مورداستفاده قرار میگیرد، باعث آزادشدن مقادیر بسیار زیادی اسیداوریک میگردد.
کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی، همراه با نارسایی کلیوی میزان اسیداوریک فیلتره شده را کاسته و باعث هایپراوریسمی میگردد. چندین دارو از طریق سازوکار کلیوی که ممکن است شامل تداخل در پاکسازی کلیوی اسیداوریک باشد، باعث هایپراوریسمی میگردند. از این دسته از داروها میتوان به دز کم آسپیرین، پیرازینامید، اسیدنیکوتینیک، اتامبوتول، اتانول، سیکلوسپورین، استازولامید، هیدرالازین، اتاکرینیک اسید، فوروزماید و دیورتیکهای تیازیدی، داروهای ضدصرع فنیتوئین و لوودوپا اشاره کرد.
دیورتیکها از طریق کاستن از بازجذب توبولار اسیداوریک و کاستن از بار اسیداوریک فیلتره شده در گلومرولها موجب افزایش اسیداوریک میگردند. آسپیرین در دز پایین( 1 تا 2 گرم در روز)، دفع اورات را کاهش ولی دز متوسط(2 تا 3 گرم در روز) تغییری در دفع اورات ایجاد نکرده و دزهای بالا(g/day3>) دفع اورات را افزایش و غلظت اورات را کاهش میدهند.
داروهای شیمیدرمانی نظیر متوترکسات، با افزایش تغییر و تبدیل سلولهای سرطانی و کاتابولیسم DNA تولید اسیداوریک را افزایش میدهند، به گونهای که در افراد تحت درمان، خطر آسیب کلیه ناشی از بلورهای اورات وجود دارد و به همین دلیل است که در این افراد اغلب آلوپورینول نیز تجویز میشود.
مسمومیت با عوامل سمی مثل گاز مونواکسید کربن، باربیتوراتها، متانول، آمونیاک نیز اورات خون را افزایش میدهند.
تصمیم درخصوص قطع مصرف داروی مولد هایپراوریسمی به سه عامل بستگی دارد: اول: ریسک تشدید نشانههای نقرس براساس تاریخچه گذشته بیمار، دوم: قابلیت جایگزینی داروی فعلی با دارویی واجد سمیت کمتر ناشی از افزایش اورات، سوم: امکان سنجی قطع موقت یا دائم دارو. در صورتی که ادامه درمان اجتنابناپذیر باشد، کنترل هایپراوریسمی، ضروری است.
ازسایر عوامل خارجی مولد هایپراوریسمی، میتوان به رژیمهای غذایی کاهش وزن، حاوی مقدار زیادی گوشت، گرسنگی و روزهداری طولانی که باعث افزایش کاتابولیسم عضلات شود، مسمومیت با سرب، مصرف اخیرالکل،چاقی ، دیابت و هایپرتریگلیسریدمی اشاره کرد.
عوامل درونزا مثل بیماریهای کلیوی (مثلاً نارسایی کلیوی)، بیماریهای مرتبط با تخریب شدید نوکلئوپروتئینها نظیر لوسمی، لنفوم، انواع آنمی همولیتیک، پلیسایتمی، بیماری داسی شکل، ذاتالریه درحال بهبود و موادر مسمومیت حاملگی، پسوریازیس، ناهنجاریهای اندوکرین مثل کمکاری تیروئید و پاراتیروئید، دیابت نفروژنیک، دیابت بیمزه ، بیماری آدیسون قادر به ایجاد هایپراوریسمی هستند.
عوامل مستعدکننده هایپر اوریسمی شامل برخی بیماریها و حالات پاتولوژیک مثل هایپوکسی، اسیدوز لاکتیک،کتواسیدوز دیابتیک، کتواسیدوز الکلی، تمرین عضلانی شدید، کلیه پلیسیستیک میباشد. بلوغ و یائسگی دو پدیدهای است که میتوان به ترتیب مردان و زنان را در معرض خطر هایپراوریسمی قرار دهد. ناهنجاریهای ژنتیکی نظیر نقص نسبی در آنزیم هیپوگزانتین، گوانین، فسفوریبوزیل ترانسفراز، افزایش فسفوریبوزیل پیروفسفات-P- ریبوز-PP فسفاتاز و بیماری ذخیرۀ گلیکوژن نوع I (بیماری فونژیرکه)، بیماری ادراری شربت افرا، سندروم لیش-نیهان، سندروم داون نیز عوامل ژنتیکی زمینهای هایپراوریسمی هستند.
افزایش در:
به موارد اشاره شده در کاربرد بالینی مراجعه کنید.
کاهش در:
کاهش اسیداوریک واجد اهمیت بالینی خاصی نیست، ولی کمبود اورات را میتوان در سوءتغذیه وپروتئین کم در مواد غذایی، نارسایی توبولار کلیوی، مصرف دز بالای آسپیرین و آلوپورینول، پروبنسید و دزهای فوقالعاده زیاد ویتامین C مشاهده کرد..
دامنه مرجع برحسب میلیگرم در دسیلیتر :
گروه سنی | جنس | حداقل | حداکثر | |
مرد | زن | |||
1 روز تا 30 روز | ✔ | 1/2 | 3/9 | |
31 روز تا 1 سال | ✔ | 1/2 | 5/6 | |
2 تا 3 سال | ✔ | 2/1 | 5/6 | |
4 تا 6 سال | ✔ | 1/8 | 5/5 | |
7 تا 9 سال | ✔ | 1/8 | 5/4 | |
10 تا 12 سال | ✔ | 2/2 | 5/8 | |
13 تا 15 سال | ✔ | 3/1 | 7 | |
16 تا 18 سال | ✔ | 2/1 | 7/6 | |
19 تا 150 سال | ✔ | 3/6 | 8/2 |
گروه سنی | جنس | حداقل | حداکثر | |
مرد | زن | |||
1 روز تا 30 روز | ✔ | 1 | 4/6 | |
31 روز تا 1 سال | ✔ | 1/1 | 5/4 | |
2 تا 3 سال | ✔ | 1/8 | 5 | |
4 تا 6 سال | ✔ | 2 | 5/1 | |
7 تا 9 سال | ✔ | 1/8 | 5/5 | |
10 تا 12 سال | ✔ | 2/5 | 5/9 | |
13 تا 15 سال | ✔ | 2/2 | 6/4 | |
16 تا 18 سال | ✔ | 2/4 | 6/6 | |
19 تا 150 سال | ✔ | 2/3 | 6/1 |
مداخلهگرها:
در روشهای شیمیایی رنگسنجی موادی نظیر قهوه، تئوفیلین، اسیداسکوربیک، لوودوپا، پروپیل تیواوراسیل و متیل دوپا میتوانند مداخله کنند. در روش آنزیمی اوریکاز موجود در آزمایشگاه گوهردشت، این مواد قادر به تداخل نیستند، ولی پورینها و بیلیروبین(زردی خون) بیش از mg/dL 10باعث کاهش و غلظتهای بالای اسیداسکوربیک و همولیز شدید باعث افزایش کاذب اسیداوریک اندازهگیری شده میگردند.